o*o*o*o*o*o*o*o
داشتم به این فکر میکردم که چرا منم مثل همه ی عاشقای دیگه نمیرم و تو کوچه و خیابونا درست جلوی چشم خودش،پیش مردم فریاد بزنم
"دوستت دارم"
یه روز که کم اورده بودم،یه روز که دلم پر شده بود تصمیم گرفتم که درست همین کار رو کنم اما یهو یادم اومد اون دختر با دخترای دیگه خیلی متفاوته
یهو یادم اومد اگه این کار رو کنم به جای لبخند و شنیدن منم همین طورِ عزیزدلم چیزی جز یک سیلی و شنیدن یه عوضی که تو گلوی من تبدیل به بغض خفه کننده ای میشه،نصیبم نخواهد شد
یهو یادم افتاد تمام آدمهای اطراف من مثل آدمهای داستانهای عاشقانه ی دیگران نیستند که بخواهند لبخند به لب ، دست بزنند و برامون سوت بکشند
یهو یادم اومد چقدر من آدم ساده ایم...چقدر سادم...همین...خیلی سادم 🙂
راستی میشه یکم بیشتر بهم توجه کنی؟
خدارو چه دیدی شاید توهم عاشقم شدی🙃
..♥♥..................
حرف زیاد دارم برا گفتن
Sepideh.MJ
یه چند وقتی بود که ازش خبری نداشتم...یه چند وقتی بود که نه دیده بودمش نه صداشو شنیده بودم اصلا حواسم به خصوصیات و رفتاراش نبود
اصلا یادم نبود که چطوری حرف میزد،همش شده بود برام درست مثل کسی که تو رویاهام بود
انگار اخلاقشو اونجوری که خودم دوست داشتم درست کرده بودم
موقع اس ام اس دادن حرفایی رو بهش زده بودم که اصلا یادم نبود این همه مدت به خاطر چه چیزایی بهش نگفته بودم
امروز که عکسشو دیدم فهمیدم چقد خط قرمز داشتم که موقع حرف زدن رعایتشون نکرده بودم
یهو یادم اومد اون معشوقی که تو ذهنم ازش ساخته بودم خیلی متفاوت تر از خود واقعیش بوده
همه ی اینهارو یادم اومد و اعصابم داغون شد...همه ی اینهارو یادم اومد و بغض گلومو گرفت...همه ی اینها رو یادم اومد و خودمو سرزنش کردم
...همه ی اینها رو یادم اومد و...
آخر سر به این رسیدم که من اونی نیستم که بخواد باهاش باشه
به این رسیدم که من اونی نیستم که بخواد باهاش رابطه داشته باشه
به این رسیدم که اون هم آدمیه که امسال اومده تا سال بعد بره...درست مثل تمام آدمهای دیگه زندگیم که همشون یه مدت کوتاهی اومدن و بعدشم رفتن
اما اینبار فرقش اینه که اون برام مثل همه نبود
اون برام یه آدم خاص بود...یه چیزی خاصتر از باور...یه چیزی بالاتر از حد تصورات بشر...حتی یه چیزی بهتر و عظیم تر از مغز کوچک ما انسانها...دست خودم نبود...اون نیروی عظیم اسمش عشق بود
..♥♥..................
حرف زیاد دارم برا گفتن...
Sepideh.MJ
*********◄►*********
بچه ها میخواستم اینبار توی این پستم از همتون معذرت خواهی کنم!شاید خیلی اوقات ناخواسته باعث شده بودم از دستم ناراحت و دلشکسته بشین...شاید خیلی اوقات یه حرفایی رو بهتون زده بودم که واقعا قصد و نیتم نبوده ! شاید یه سری از حرفا از روی بی فکری و...بوده
😞☹😓😰
ازتون میخواستم ببخشین اگه یکاری کردم یا یه حرفی زدم که آزرده خاطرتون کردم!شاید خیلی از اتفاقات کوچیک و بزرگ بد زندگیم تلافیه کارهای اشتباهم بوده
💔💔😢
لطفا به دل نگیرین،لطفا حلال کنین🙏
خواهشا دعام کنین تا زندگیم بهتر بشه تا یکم بیشتر تو زندگیم بخندم🤲
از خدا برای همتون عاقبت بخیری رو آرزو میکنم
🌸🌸
o*o*o*o*o*o*o*o
تو رو خدا یکم بیشتر احتیاط کنید
حواستون باشه دارین لحظات زندگیتونو چطوری میگذرونین
نمیخوام حرفای تکراری همیشگی رو بزنم اما بهتر نیست یکم به خودمون بیایم؟
چقدر تا حالا حق آدمای مظلومو ضایه کردیم
چقدر تا حالا خیلی راحت و عادی قلب دیگرانو شکستیم و راحت از کنارشون گذشتم؟؟
چقدر تا حالا باعث شدیم یکی با چشمان خیس به استقبال خواب بره؟
حالا برو و مهره های چرتکتو بالا پایین کن ببین چقد تو زندگیت مرتکب اشتباه شدی و حواست به آدمای خوب زندگیت نبوده
برو ببین چقد حواست به آدمای ساده ی زندگیت نبوده
برو ببین چقدر حواست به کسایی نبوده که خالصانه عاشقت بودن
شاید الان با خودتون بگید اگه فلانی بهم میگفت که دوسم داره مطمئناً باهاش خیلی بهتر رفتار میکردم،مطمئنا رابطمون الان محکمتر بود
هه...چه حرفا
خب اگه تو هم به اندازه ی اون بهش توجه میکردی و به گونه ای باهاش برخورد میکردی که اونم بتونه باهات احساس راحتی کنه
اونقدر هنوز عقلش رو از دست نداده بوده که بخواد هر شب با دلی سنگین از غم و اندوه
با حس شدید دلتنگی
با چشمانی خیس
و با دلی شکسته به خواب بره
باور کنین روزی میاد که همون آدمایی که دلتونو بهش خوش کرده بودین دیگه نیستن
اما اینم باور کنین دیگه اون آدمای صادقم وجود ندارن
پس یک سال دیگه،دو سال دیگه،چهار سال دیگه دنبالشون دیگه نباشین
درسته اونا برای همیشه قلبشون شکسته ولی این دلیل نمیشه تا بپات بشینن که شاید یه روزی تو حسرت حضورشونو بخوری
لطفا کمی بیشتر حواستون به آدمای صادق اطرافتون باشه
مخصوصا اونایی که خیلی دوستون دارن اما از ترس شنیدن کلماتی که حقشون نیست چیزی به روی خودشون نمیارن
عوضش از درون دارن خورد میشن
..♥♥..................
Sepideh.MJ
حرف زیاد دارم برا گفتن